کشت فرا سرزمینی ؛ خوب، بد، زشت
مقدمه:
کشت فراسرزمینی یکی از موضوعات پر چالش در فضای دیپلماسی اقتصادی جهان است که البته در ایران گاه با تندروی و افراط و گاهی بسیار ناشیانه و با تساهل به آن نگریسته شده است. ایمنی و امنیت غذایی به مفهوم دسترسی آحاد مردم به غذای سالم و کافی یکی از سرفصلهای مهمی است که از سوی مسوولان و سیاستگذاران کشورهای مختلف دنیا از طرق متنوع و متعددی دنبال میشود. بعضی کشورها با بالا بردن بهرهوری کشاورزی و سرمایهگذاری زیربنایی در این صنعت به این مهم واکنش نشان دادهاند در حالی که بعضی دیگر ضمن توجه به بهرهوری در صنعت داخلی کشاورزی، به کشتهای فراسرزمینی روی آوردهاند. کشت فراسرزمینی به معنای کاشت انواع محصول در دیگر کشورها و واردات آن به کشور متقاضی است که زمینه رونق تولیدات کشاورزی و ایجاد امنیت غذایی را برای آن کشور فراهم میکند.
کشت فراسرزمینی از جنس ایرانی:
مطابق با داده های موجود تا بهار ۱۳۹۵ واکاوی آمارهای منتشرشده موسسه گرین تنها به یک مورد خرید یا اجاره زمین به وسیله یک شرکت ایرانی در کشور حارهای و پرباران سیرالئون به مساحت ۱۰ هزار هکتار برای تولید برنج و روغن پالم ختم میشود. البته همانطور که عنوان شد این آمار حاوی اطلاعاتی تا سال ۲۰۱۱ است و همچنین بنابر اعلام این موسسه ممکن است دارای نواقصی باشد. در حال حاضر ایران ۴۲۸ هزار هکتار زمین (اجاره و خریداری شده) در ۹ کشور دارد که در مقایسه با عربستان سعودی و امارات متحده عربی که هر کدام با ۱۵ کشور در حال همکاری هستند بسیار پایین تر است.
چین و بریتانیا و ایالات متحده آمریکا به ترتیب با همکاری با ۳۳ و۳۰و۲۸ کشور دولت های پیش رو در این بعد از روابط اقتصادی بین الملل هستند.
همچنین کشورهای اتیوپی، برزیل و استرالیا بزرگترین اجاره دهندگان و آرژانتین، فیلیپین، روسیه، سودان و ماداگاسکار از بزرگترین فروشندگان زمین هستند آنگونه که مشخص است دلایل اصلی جهاد کشاورزی برای کشت فراسرزمینی بیشتر به سمت محصولاتی نشانه میرود که امکان تامین کافی آنها در کشور وجود ندارد که از جمله آنها میتوان به برنج، ذرت و دانههای روغنی اشاره کرد. از طرفی کشورهای همجوار همچون روسیه و قزاقستان و همچنین ترکمنستان به دلیل شرایط مساعد آب و هوایی و حاصلخیزی و درنظر گرفتن این مساله که ارزش سایهای۳ آب بسیار پایین و حتی در بعضی کشورها نزدیک به صفر است و همچنین داشتن مرز آبی و خاکی که هزینه نقل و انتقال را پایین میآورد، مطلوب کشت هستند و آنگونه که جهاد کشاورزی خبر داده است با کشورهای قزاقستان و روسیه به توافق قطعی رسیدهاند. اما مذاکرات در این زمینه با کشورهایی مانند اوکراین، صربستان و برخی کشورهای آفریقایی مانند غنا هنوز نهایی نشده است. مذاکرات با اوکراین برای در اختیار قرار دادن هشت هزار هکتار زمین انجام شده است که البته به دلیل دوری مسافت این کشور تنها با در نظر داشتن این مساله که بخش اعظمی از کشاورزی در اوکراین دیم بوده و نیاز به آبیاری ندارد و هزینه تمامشده محصول را بسیار پایین میآورد توجیه اقتصادی پیدا میکند.حال اگر بخواهیم ناظر به وضعیت کشورمان در مقوله کشت های فراسرزمینی دست به بررسی منصفانه ای زده باشیم به نظر می رسد که می باید از چارچوب تحلیلی فرصت ها و تهدید ها و همچنین زیرساختهای لازم برای آن، مسئله را پی بگیریم.
فرصتها:
۱.از آن جا که بیش از ۹۰ درصد آب شیرین کشور در کشاورزی مصرف میشود کشت فراسرزمینی باعث حفظ و کاهش مصرف آب میشود
۲.ایجاد بازار در سایر کشورها برای جمهوری اسلامی ایران و عادت دادن تجار سایر کشورها برای تجارت با شرکت های ایرانی
۳.افزایش سطح زیر کشت (رتبه فعلی۲۰)
۴.راه اندازی صنایع تبدیلی(مانند صنعت شکلات سویس که کاکائو آن از آفریقا تامین میشود)
۵.افزایش درآمد نفتی و صادرات غیرنفتی
تهدید ها:
۱.با توجه به وضعیت کنونی جمهوری اسلامی و سوابق گذشته امکان همکاری با هر کشوری در این زمینه نیست و در انتخاب کشور همکار باید دقت شود تا دوباره خاطره تلخ صنایع خودروسازی و فرانسه تکرار نشود
۲.خطر ضربه به کشاورزی و کشاورزان داخلی وجود دارد اگر مدریت درست صورت نگیرد
۳.همچمین کشت فراسرزمینی نباید کشور را به سمت وابستگی مخصوصا در کالا هایی مانند گندم پیش ببرد
الزامات و زیرساختهای لازم:
۱.هماهنگی بین وزارت کشاورزی و امور خارجه برای تعیین کشورها و بازار های هدف و پیگیری ملزومات بانکی آن نیز باید توسط بانک مرکزی انجام شود
۲.ایجاد کار گروه های تخصصی کشت فراسرزمینی در سفارت خانه های کشور های هدف و همکار برای شناسایی و تامین اطلاعات دقیق تجاری
۳.حمایت از شرکت های پیش قدم برای مشارکت و اعطای وام های کم بهره و معافیت های مالیاتی همچنین بیمه تامین خسارت به آن ها
نکات پایانی:
آنچه مهم است توجه کافی به ظرفیت های موجود این این مقوله از روابط خارجی اقتصاد پایه است که به واسطه دیپلماسی کارآمد اقتصادی قابل استفاده و بهره مندی است. البته کشت فراسرزمینی ظرایفی دارد که باید مدنظر مسئولان و تصمیمگیران قرار بگیرد؛ چراکه در غیر اینصورت، همین مزیتها میتواند تهدیدی برای امنیت غذایی کشور محسوب شود. مثلا سوق به کشت فراسرزمینی نباید تصمیمگیران و برنامهریزان را از برنامهریزی بلندمدت برای تولید محصولات استراتژیک در داخل کشور غافل کند.
تردیدی نیست که باید ضریب تولید محصولات استراتژیک در بلندمدت به بالای یک برسد تا شاهد امنیت غذایی و خودکفایی باشیم. اما در حال حاضر، ۹۰ درصد از محصولات روغنی و برنج مصرفی کشور وارداتی است. به همینخاطر ایرادی ندارد که محصولات راهبردی مثل گندم، خوراک دام و دانههای روغنی توسط کشاورزان ایرانی در خارج از مرزهای کشور کشت و تولید شده و برای تامین نیازهای داخلی مورد استفاده قرار گیرد.
از سوی دیگر علاوه بر این، به خاطر مسائل مربوط به تناوب کشت در زمینهای زراعی، نمیتوان فقط برای کشت یک نوع محصول در کشت فراسرزمینی اقدام کرد و باید همزمان حداقل سه محصول مختلف، به صورت متناوب در یک زمین زراعی کشت شود تا شاهد افزایش بهرهوری در تولید و مبارزه با آفات و بیماریها باشیم.
نکته قابل ملاحظه آن است که در این میان دولت فقط نقش سیاستگذار، قانونگذار و تسهیلگر را ایفا می کند و سایر امور را به کشت و صنعتهای بزرگ داخلی واگذار میشود که البته دایره این بخش از تولیدکنندگان به محصولات کشاورزی و باغی محدود نشده و امروزه همین راهبرد در تولید گوشت قرمز، گوشت سفید و صنایع لبنی نیز قابل اجرا درآمده است.
ضامن موفقیت در اجرای این راهبرد توجه به این اصل اساسی است که کشت فراسرزمینی می بایستی در چند کشور اجرا شود؛ چراکه تنوع کشورهای میزبان قدرت مانور ایران را در شرایط مختلف افزایش میدهد. البته اولویت با کشورهایی است که با ما مرز آبی دارند. در واقع، قابلیت حمل و نقل دریایی به خاطر سرعت بالا در حمل و نقل و توانایی در انتقال حجم بالای کالا، مزیتی است که باید در انتخاب کشور میزبان مدنظر قرار گیرد. به همینخاطر، پاکستان، هند، همچنین کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز از بهترین گزینهها محسوب میشود. هرچند گستردگی و حاصل خیزی امریکای لاتین نیز قابل چشم پوشی از بابت هزینه های حمل و نقل و بعد مکانی نیست.
منابع:
سایت معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه
سایت خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)
مجله تجارت فردا