وحدت به معنی پیوند اقتصادی کشورهای اسلامی است

از جذاب‌ترین ایده‌های ذهن پر نشاط دانشجویان و از سوال برانگیزترین ابهامات تفکرات نقّاد، مسأله همبستگی میان کشورهای اسلامی است. اینکه اگر بشود چه می‌شود و چرا نمی‌شود؟
اتحاد، پیوند، وابستگی‌های متقابل یا وحدت ۵۷ کشور مسلمان و قریب به ۳۰ کشور با آیین رسمی اسلام، یک مطلوب همیشگی برای عقلای اصیل مذاهب اسلامی بوده است که در عصر اخیر از مرحوم آیت‌الله بروجردی، شیخ ازهر و شجره‌ای از شاگردان ایشان نظیر امام موسی صدر و امام خمینی پی گرفته شد اما با کج‌فهمی‌های درون مذهبی و مداخلات قدرت‌های این روزگارِ جهان استعماری به ثمر ننشست.
رخ‌داد مهم تجدید روابط جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی با آن کیفیت در صحنه‌ی عمل و تصریح رهبر انقلاب به معناپردازی جدیدی از اصطلاح وحدت اسلامی در پیام به حجاج در صحنه نظر، این ایده را پر رنگ ساخت که در وانفسای فاصله‌های بسیار در مطلوبیت‌های ایدئولوژیک و سیاسی و امنیتی کشورهای اسلامی با یکدیگر، این درهم‌تنیدگی اقتصادی و عواید تجاری و مالی است که می‌تواند با بیشترین اشتراک یا حتی اتفاق نظر، دول اسلامی را روبروی هم یا در کنار هم بنشاند و حتی در طبقات اسپیناس پالاس به رقص روز ملی هم در‌آورد. شاید مجال آن نیست که این درد فروخفته را باز کنم که سربرآوردن ژئوپلیتیک غرب در برابر جهان اسلام نیز مدیون پنهان کردن خواسته‌های ایدئولوژیک غرب در ورای حرکات ماجراجویانه و گاه چراغ خاموش اقتصادی بود که پیاده‌نظامش تجّار و افسرانش دریانوردان بزرگی مثل کریستف کلمب شناخته می‌شوند.
از بیش از ۱۰۰ هزارمیلیارد دلار تولید جهان، کمتر از ۱۰ هزار‌میلیارد آن سهم کشور‌های اسلامی است. حال آنکه حدود ۲۵ درصد جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند و با بیش از ۳۱ میلیون کیلومتر مربع، نزدیک به ۲۲ درصد خشکی‌های جهان را دارند. از باب‌المندب دریای سرخ و اقیانوس هند را همسایه کرده‌اند و از جبل الطارق، مدیترانه‌ را به عقد اقیانوس اطلس درآورده‌اند و مالاگا و سوئز را در خود جای داده‌اند. از شرق آسیا تا غرب آفریقا را با ۱۳ ساعت اختلاف افق شامل می‌شوند. اما همین اختلاف در بیش از یک سوم امکانات جهان و کمتر از یک دهم عواید اقتصاد جهانی باعث شده است تا منهای چند کشور اسلامی، باقی‌شان مستحق وام‌های بلاعوض بانک جهانی باشند. یعنی باید در صف تخصیص اعتبار از نهادی باشند که سهام‌داران عمده‌‌اش، خریداران گاز و نفت و منابع طبیعی همین تقاضاکنندگان وام‌های توسعه‌ای اند.بیش از ۶۴ درصد ذخایر گازی جهان را دارند. پنج کشور اول صادرکننده LNG در جهان هستند. بیشتر از ۸۰ درصد ذخایر نفت جهان را دارند اما در تقسیم کار و زنجیره ارزش جهانی (تولید پایه یا تجارت پایه)، کشورهای فاتح جنگ‌های جهانی، اقتصادشان متکی به بخش خدمات شد و کشورهای اسلامی عمدتاً متکی بر کشاورزی و خام فروشی تعریف شده‌اند. از دوره مذلّت جهان اسلام در این چند سده، هیچ وقت اتحادیه جامع تجارت آزاد یا اتحادیه پولی مستقل در کشورهای اسلامی شکل نگرفت. نه دریانورد و تاجر و تجارت‌خانه و برند‌های اول دنیا را پیدا کردیم و نه توانستیم بعد از آل‌بویه و صفویه شیعیان و خلافت عباسی اهل تسنن، عقده‌ی فروخفته سرپاایستادن نظامی، گفتمانی و اقتصادی را باهم داشته باشیم. چه‌بسا قدر جمهوری اسلامی ایران برای جهان اسلام اینجاهاست. اما چه سود که در دعواهای ایدئولوژیک و سیاسی و امنیتی ماندیم و برای اینگونه کوتاه نیامدن‌ها، ثروت‌های‌مان را به تاراج غرب و شرق سپردیم یا به ثمن بخس فروختیم و به قیمت خون پدرشان گران خریدیم. ما که دین‌مان کسب حلال را عبادت می‌شمرد؛ چند صدسال است قافیه را به کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها و صهیونیست‌هایی باختیم که دین مداران‌شان، تلاش برای دنیا را مطرود و بی دین‌هایشان هم دزد آش با جای آن بودند. ما هم یادمان رفت که حتماً یک جهان اسلام قوی بهتر از یک کشور اسلامی قوی و ضعف مدام دیگر کشورهای مسلمان است. حالا باید هوشیارانه این خط را تقویت نمود که وحدت رفت و آمد می‌خواهد. رفت و آمد دانشمندان. رفت و آمد گردشگران و رفت و آمد کشتی‌هایی پر از برند حلال.
خطی که رهبر انقلاب در پیام حج فرمودند: وحدت به معنیِ هم‌افزایی علمی و تجربی است؛ به معنی پیوند اقتصادی کشورهای اسلامی است؛ به معنی اعتماد و همکاری دولت‌های مسلمان است؛… وحدت بدین معنی است که ملّت‌های مسلمان یکدیگر را، نه از راه معرّفیِ فتنه‌انگیز دشمن، بلکه از راه ارتباط و گفتگو و رفت و آمد بشناسند؛ از #امکانات و ظرفیّتهای یکدیگر آگاه شوند و برای بهره‌برداری از آن برنامه‌ریزی کنند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.