تحلیل راهبردی اقتصاد سیاسی بین الملل جمهوری اسلامی ایران

رضا توکلی/پژوهشگر دفتر مطالعات دیپلماسی اقتصادی دانشگاه امام صادق علیه السلام

گزارش ذیل ناظر به رصد اقتصاد سیاسی بین الملل معطوف به جمهوری اسلامی است که با روند گیری از شرایط
سه ماهه اخیر، اهم چالش های اقتصاد سیاسی بین الملل جموری اسلامی، در سه ماهه پیش رو را بشرح ذیل
توضیح و پیشنهاد میدهد:
اتحادیه اروپا:
رفتار اتحادیه نشان میدهد اروپا در ضمن حفظ پرستیژ مستقل از تصمیمات ایالات متحده و همچنین نگرانی های
واقعی از ایجاد تنش در منطقه غرب آسیا، قائل به عدم پرداخت عملی به منافع اقتصادی جمهوری اسلامی مطابق
حقوق و تجارت متعارف بین المللی است.

در دوره ی سه ماهه پیش رو دو سناریو خوش بینانه و بدبینانه محتمل است:
در وضعیت بد بینانه اختلافات بین جمهوری اسلامی و ایالات متحده به سمت بحران پیش برود؛و تبع آن اتحادیه
اروپا گزینه ی فشار و تهدید علیه ایران برای عقب نشینی(ایفای نقش پلیس خوب در کنار ایالات متحده) را پیش
خواهد گرفت.
در وضعیت خوش بینانه اختلافات جمهوری اسلامی و ایالات متحده به سردی برود؛که بدنبال آن تکیه ی اتحادیه
بر حفظ راهبرد موجود(پرستیژاستقلال،نگرانی از تنش در منطقه،عدم پرداخت عملی به منافع اقتصادی جمهوری
اسلامی) خواهد بود.

پیشنهاد: لازم است جمهوری اسلامی در ضمن بی اعتنایی عملی به اقدامات اقتصادی طرف اروپایی، پرستیژ
استقلال اروپا را (با پرستیژ هماهنگی با اروپا) را مورد تاکید قرار دهد تا زمینه ی همگرایی علنی اتحادیه و ایالات متحده و اجماع بین المللی علیه ایران ضعیف تر شود.این مهم از طریق طرح پیشنهاد و پیگیری طرح هایی چون آژانس تجارت خارجی اروپا یا یک انجمن مستقل در تأیید مشروعیت تحریم های بین المللی ممکن است.

ملاحظات: انگلستان بعنوان شریک راهبردی ایالات متحده در اروپا در سه ماهه پیش رو با مسأله خروج از اتحادیه رو به روست که به احتمال ۷/۸ موجب آسیب اقتصادی به انگلستان است .۱/۸ مربوط به زمانیست که توافقی شبیه به TTIP (مشارکت سرمایه گذاری و تجارت فراآتلانتیک) صورت بپذیرد.

ایالات متحده امریکا:
مواجهه ایالات متحده و جمهوری اسلامی در سه ماهه ی اخیر بر محور اعمال فشار علیه جمهوری اسلامی بوده
است که در سه زمین طراحی شده است:

الف)تهدید نظامی
اقدام به اعزام نیرو و تجهیزات در منطقه ی خلیج فارس و همچنین نمایش رسانه ای، در جهت پررنگ کردن
گزینه نظامی، از سوی ایالات متحده انجام گردید.مهمترین هدف در این زمین کسب اطلاع از عکس العمل و
ضریب آمادگی داخلی ایران در مواجهه نظامی ، سنجش افکار عمومی و استفاده بعنوان تاکتیکی جانبی در کنار
دو زمین طراحی شده دیگر(تحریم به معنی اعم آن و تحریم نفتی) است.حمایت مالی خود خواسته کشور های
عربی منطقه و از سویی منافع ایالات متحده در فروش تسلیحاتی ناشی از ایران هراسی،بخش دیگری از وعده ی
نمایشی ایالات متحده به شیخ نشینان خلیج است که با اراده ی عملی ایالات متحده مبنی بر نحوه ی مواجهه با
جمهوری اسلامی(خصومت غیر نظامی) همخوانی ندارد.
دو سناریو خوش بینانه و بد بینانه در این زمین متصور است:

بدبینانه اینکه کشور های عربی در همراهی با لابی صهیونی بتوانند ایالات متحده را به اقدام نظامی قانع سازند.
تکذیب اعزام ۱۵۰۰۰۰ نیروی نظامی از سوی رئیس جمهور ایالات متحده و اتصال آن به سفر و مأموریت نخست
وزیری ژاپن و تحلیل اجتماعی از عدم مقبولیت داخلی برای ورود ایالات متحده به جنگ جدید و پرهزینه با جمهوری اسلامی و همینطور امکان واکنش نیابتی در یمن، سوریه، لبنان، افغانستان و عراق این سناریو را در
موضع ضعف تلقی میکند.


ملاحظه: فدراسیون روسیه در ضمن علاقه به حفظ سایه جنگ بر ایران از سوی ایالات متحده، قویاً از وقوع جنگ در منطقه غرب آسیا و خصوصا جغرافیای ایران پرهیز دارد.
خوش بینانه آنکه ایالات متحده وضعیت موجود با شاخص های ایران هراسی و فروش تسلیحاتی در منطقه ، ابزار
جانبی در اقناع داخلی ایران برای مذاکرات موشکی و گسترش منطقه ای را حفظ و بلکه با دریافت بازخورد از
شرایط و آمادگی جمهوری اسلامی این روند را کمرنگ سازد.در این سناریو حضورمیانجی گرانه دولت های
عراق،هندوستان،عمان و ژاپن برای حفظ امنیت اقتصادی و سیاسی راهبردی شان به چشم می آید که میتواند نشان
از حیاتی بودن امنیت ایران برای شرکای راهبردی ایالات متحده باشد.
پیشنهاد:جمهوری اسلامی بایستی مبتنی بر تضاد منافع بین شرکای مشترک خود و ایالات متحده، ضمن دور نگه
داشتن ایالات متحده بواسطه ی فشار شرکایشاز اقدام نظامی و تشدید خصومت ،هر یک از این بازیگران را در
رقابتی با استراتژی “اولین دست دوستی” قرار بدهد تا واهمه هر یک، از کنارکشیدن جمهوری اسلامی به سوی
دیگری، بستر لازم برای انتفاع جمهوری اسلامی در شرایط حساس کنونی را برآورده سازد.رقابت چین و هند در
حوزه ی بندری و تجاری چابهار،روسیه و شرکای ایالات متحده در تنش زدایی ایران و امریکا از جمله ی
آنهاست.
ب: تحریم به معنای اعم آن
تحریم به معنای اعم آن متوجه تجارت خارجی و مبادلات مالی جمهوری اسلامی با فضای بین الملل است.که
بطور یک سویه با خروج ایالات متحده از برجام شدت گرفته است.راهبرد اصلی از سوی طرف متخاصم، تکرار
تجربه ی برجام است.بدین معنا که وضعیت ایران در مرحله آستانه تحمل قرار گرفته و روند مذاکرات این بار در
دو موضوع موشک های بالستیک و گسترش منطقه ای آغاز گردد.

در سه ماهه ی پیش رو وضعیتی خارج از دو حال متصور نیست:
اول اینکه جمهوری اسلامی فارغ از فشار های ایالات متحده بتواند نظر اروپا، چین و روسیه را برای مراودات
بین الملل جلب نماید. که در صورت وقوع این وضعیت، عملا زمین الف از فشار های ایالات متحده کأن لم یکن است.
دوم اینکه جمهوری اسلامی نتواند نطر اروپا،چین و روسیه را برای مراودات بین الملل جلب نماید.
این سناریو در دو وضعیت خوش بینانه و بد بینانه مفروض است:
خوش بینانه آنکه تنها اروپا به جهت عمق روابط اقتصادی و مالی با ایالات متحده مجبور به امتناع از مراوده بشود. که در این وضعیت طرف چینی و روسی توانایی شراکت در چرخاندن چرخ تجاری ایران را دارند. البته نسبت به وضعیت اول، جمهوری اسلامی متقبلّ هزینه بیشتری خواهد شد و این مهم بستگی به توجه جمهوری اسلامی به چین و روسیه پیش از امتناع اروپا دارد.

بد بینانه آنکه روسیه و چین نیز تصمیم به همراهی ایالات متحده در فشار به جمهوری اسلامی بگیرند.این سناریو
ناظر به عمق منافع روسیه در دوری جمهوری اسلامی از ایالات متحده، رقابت های نظامی موجود بین این دو
قدرت و همچنین توان لازم چین برای حفظ بازار راهبردی ایران و خرید منابع هیدروکربنی و همراهی در ابرپروژه کمربند-جاده ، علیرغم فشار ایالات متحده؛ به هیچ وجه تحقق ۱۰۰ درصدی نمی یابد. اما رشد فزاینده ی آن بر اثر اجماع بین المللی علیه جمهوری اسلامی و بی اعتنایی جمهوری اسلامی به این دو قدرت در دوران پیش از بحران، محتمل است.

پیشنهاد: لازم است در دوره سه ماهه آتی جمهوری اسلامی در ضمن دور نگه داشتن اروپا از اجماع بین المللی
علیه ایران (به پیشرانی ایالات متحده)، روند تمهید مراودات اقتصادی با چین و روسیه را بطور جدی در دو فاز
پیمان های دو جانبه پولی و تجارت امن، از سوی دستگاه دیپلماسی اتخاذ نماید.

ج: تحریم نفتی
تحریم نفتی ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی بر دو ساحت موثر است:
اول؛ مالیه ی عمومی جمهوری اسلامی در تامین نظام پراخت ها و اجرای سیاست های پولی و مالی که مهمترین
شاخص درگیر با این موضوع کاهش ارزش پول ملی، افزایش سطح عمومی قیمت ها و نهایتاً کاهش قدرت خرید
مردم خصوصاً اقشار ضعیف جامعه است.
سناریو خوش بینانه در این ساحت، تصمیم ایالات متحده به عدم کارایی تحریم های نفتی و همزمانی با عدم
مقبولیت این تحریم ها از سوی اروپا، چین، هند، ژاپن و جمهوری کره (مهمترین مشتریان نفتی ایران) است.که
با توجه به شروع جنگ تجاری و قرار گرفتن چین در لیست سیاه ایالات متحده و خروج بندر چابهار از تحریم
ها،میانجی گری ژاپن و سابقه معافیت تحریمی موقت از سوی ایالات متحده برای تعدادی ازآنها، محتمل
است.هرچند اروپا نیز قانون مسدود سازی را ۷اوت ۲۰۱۸ تصویب نموده است اما عملیاتی دانستن آن در برابر
چین و هند، ضعیف تر است.

سناریو ی بد بینانه استمرار و تشدید تحریم های نفتی و موثر واقع شدن آن در خرید نفتی از سوی دولت
هند،چین و اروپاست.
پیشنهاد: تأمین نیاز ارزی کشور از طریق همگرایی منطقه ای،تجارت نیابتی بواسطه ی شرکای راهبردی و تقویت
همکاری ها با چین و روسیه است.
دوم؛ بازار جهانی نفت است.هم زمانی تحریم نفتی ایران از سوی ایالات متحده با بحران موجود در لیبی،ونزوئلا
و نیجریه، طرف عرضه ی بازار جهانی نفت را با کمبود عرضه و افزایش قیمت نفت متأثر میسازد.
سناریوی مطرح در این ساحت حضور عربستان سعوی و امارات در تأمین کاهش عرضه نفت است.این سناریو
دو فرضیه ی بد بینانه وخوش بینانه را مطرح می سازد.

بد بینانه آنکه عربستان سعودی و امارات تصمیم به تأمین کاهش عرضه نفت در بازار جهانی بگیرند.چنانچه این
سناریو رقم بخورد. اول آنکه حجم مقداری در تقاضای بازار جهانی با ظرفیت استخراجی عربستان و امارات از
منابع نفتی برابری نمیکند. دوم آنکه چنانچه خارج از ظرفیت استخراجی اقدام به عرضه نفت شود امکان فنی
برای یک دوره ی بلند مدت متصور نیست. سوم اینکه توافق درون سازمانی اوپک(بعنوان قوی ترین کارتل انرژی
جهان)، جهت سقف مقداری عرضه ی نفت، دچار بحران و تشدید اختلافات و حتی خطر از هم پاشیدگی این
سازمان را دارد.چهارم آنکه عربستان سعودی و امارات متحده در قبال تحمل چنین فشاری سیاسی و معدنی ،
انتظار برآورده شدن خواسته هایی را دارند که با روند موجود(یاد شده در قسمت الف ) از سوی ایالات متحده
محتمل نیست.پنجم آنکه توان لجستیکی عربستان و امارات برای ترابری نفتی در بهترین حالت با حذف عبور از
تنگه هرمز ۹۰ درصد است که بروز ناامنی در آبراه های بین المللی موجب کاهش این درصد خواهد بود.
سناریوی خوش بینانه اینکه عدم تأمین عرضه ی نفت و افزایش قیمت انرژی، معادله ی هزینه – فایده تحریم
های نفتی را در وهله ی اول برای شرکا و در وهله ی دوم برای اقتصاد ایالات متحده به گونه دیگری رقم بزند
تا آنکه در شرایط برابر اقدام به مذاکره برای حضور ایران در بازار جهانی نفت با سطح تولیدی قبل،بگردد.
پیشنهاد: تلاش جهت اجماع پیش دستانه در اوپک علیه افزایش عرضه ی نفت از سوی عربستان و امارات؛ تامین
خلأ فروش نفت خام با حضور در بازار مشتقات نفتی ، تفاهم پیش از بحران با چین و پیگیری مواضع اخیر دولت
چین در مقابله با تحریم های یکجانبه ایالات متحده در خرید نفت از جمهوری اسلامی، فروش نیابتی توسط
شرکای راهبردی و نهایتاً بالا بردن ضریب خطر در استخراج و ترابری نفتی از سوی عربستان و امارات با طراحی
و اجرای نمایش قدرت میتواند در چالش های سه ماهه پیش رو کارساز باشد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.